این یاداشت اولین بار 11 سال پیش در وبلاگ دیگرمhttps://roozbahany.blogsky.com/1393/08/27/post-111/ منتشر شده است.
در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه از جایگاه خانواده کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی اضافه شده. انتظار از نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز به مدرسه و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است. در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش نیز مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.
۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانشآموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانشآموزان در معرض آسیب (دانشآموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزشهای لازم برای این نوع دانشآموزان.
۳- شناسایی دانشآموزان معتاد، مصرفکننده یا توزیعکننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانشآموزان وارد نیاورد.
۴- فراهمآوردن زمینه اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامههای فرهنگی و تجهیز کتابخانههای مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانشآموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانشآموزان و خانواده آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"
با توجه به بند های شش گانه ای که در آیین نامه در باره ی وظایف آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری مطرح شده است انتظار می رود که این نهاد با جدیت بیشتری در این عرصه وارد شود و از متخصصان و کارشناسان حوزه اعتیاد در درون و بیرون این نهاد کمک بگیرد.چرا که مهمترین فرصت و مکان برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بخصوص اعتیاد مدرسه است. اگر نتوان از شرایط موجود در مدارس برای اجرای برنامه های علمی پیشگیری از اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی استفاده کرد جامعه در آینده نچندان دوری با چالشها و بحران هایی در زمینه ها روبرو می شویم.
این یاداشت درسال 94 در سایت ادنا منتشر شده است.
همه ما در زندگی عادتهایی داریم؛ مثلاً هر روز صبح بعد از بیدار شدن یک لیوان آب مینوشیم، قبل از خواب کتاب میخوانیم یا هنگام استرس ناخنهایمان را میجویم. این رفتارها در طول زمان شکل گرفتهاند و بعضی از آنها مفید و برخی دیگر ناخوشایندند.
آیا میتوان گفت که هر عادت ناپسندی اعتیاد است؟
تفاوت عادت و اعتیاد دقیقاً مثل تفاوت بین نوشیدن یک فنجان قهوه صبحگاهی و مصرف روزانه چندین لیوان قهوه تا جایی که بدون آن سردرد بگیریم!
۱. کنترلپذیری یا وابستگی؟
تصور کنید کسی هر روز صبح بعد از بیدار شدن، عادت دارد پیادهروی کند. اگر روزی این کار را انجام ندهد، شاید احساس کند چیزی کم است، اما زندگیاش مختل نمیشود. اما فردی که به سیگار اعتیاد دارد، اگر چند ساعت بدون آن بماند، دچار استرس، تحریکپذیری و حتی علائم جسمی میشود.
عادتها قابلکنترلاند، اما اعتیاد معمولاً از کنترل فرد خارج میشود.
۲. تأثیر مثبت یا آسیبزا؟
عادتها میتوانند مثبت باشند؛ مثل عادت به مطالعه، ورزش یا نوشیدن آب کافی. اما اعتیاد معمولاً آسیبزا است، مثل اعتیاد به قمار که زندگی مالی فرد را به خطر میاندازد یا اعتیاد به شبکههای اجتماعی که باعث کاهش تمرکز و بهرهوری میشود.
۳. نیاز جسمی و روانی
تفاوت اصلی اینجاست: عادت بیشتر رفتاری است، در حالی که اعتیاد میتواند وابستگی جسمی و روانی ایجاد کند. مثلاً فردی که به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد، مغزش دیگر بدون آن ماده نمیتواند عملکرد طبیعی داشته باشد، در حالی که ترک یک عادت معمولی مثل خوردن چیپس هنگام تماشای فیلم، تنها کمی اراده میخواهد.
۴. ترک کردن چقدر سخت است؟
عادتها را میتوان با تغییر تدریجی کنار گذاشت. مثلاً اگر عادت داریم هنگام استرس شکلات بخوریم، میتوانیم آن را با یک میانوعده سالم جایگزین کنیم. اما ترک اعتیاد معمولاً با علائم جسمی و روانی سختی همراه است، مثل بیقراری، افسردگی یا دردهای جسمانی در ترک مواد مخدر.
اعتیاد
عادت
تفاوت اعتیاد و عادت
محمد روزبهانی
اعتیاد یک بیماری پیچیده و چندبعدی است که نهتنها بر فرد مصرفکننده، بلکه بر خانواده و جامعه نیز تأثیرات عمیقی دارد. این اختلال رفتاری و زیستی نیازمند درمانی جامع است که شامل رویکردهای پزشکی، روانشناختی و اجتماعی میشود. درمان اعتیاد نهتنها به رهایی از وابستگی جسمی به مواد کمک میکند، بلکه به اصلاح الگوهای فکری، رفتاری و سبک زندگی فرد نیز میپردازد.
۱. سمزدایی (Detoxification): اولین و یکی از مهمترین مراحل درمان، سمزدایی است که به پاکسازی بدن از مواد مخدر کمک میکند. این مرحله معمولاً با علائم ترک همراه است و نیاز به مراقبتهای پزشکی دارد. بسته به نوع ماده مصرفی، ممکن است داروهایی مانند متادون، بوپرنورفین یا نالترکسون برای کاهش علائم تجویز شوند.
۲. درمان دارویی (Medication-Assisted Treatment - MAT): در بسیاری از موارد، استفاده از داروهای کمکی میتواند روند درمان را تسهیل کند. این داروها به کاهش میل به مصرف، جلوگیری از بازگشت و تعدیل علائم ترک کمک میکنند. درمان دارویی معمولاً در کنار مشاورههای روانشناختی استفاده میشود تا اثربخشی بیشتری داشته باشد.
۳. درمانهای روانشناختی و رفتاری: روشهای درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به افراد کمک میکند تا الگوهای منفی فکری و رفتاری مرتبط با مصرف مواد را شناسایی و اصلاح کنند. همچنین، مصاحبه انگیزشی (MI) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به افزایش انگیزه فرد برای ترک و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی کمک میکند.
۴. مشاوره فردی و گروهی: جلسات مشاوره فردی با متخصصان روانشناسی و مشاوره گروهی در قالب جلسات ۱۲ قدمی مانند معتادان گمنام (NA) میتواند حمایت روانی و اجتماعی مؤثری را برای افراد در حال بهبودی فراهم کند. این حمایتها نقش مهمی در جلوگیری از بازگشت به مصرف دارند.
۵. حمایت خانوادگی و اجتماعی: خانواده و اطرافیان فرد معتاد نقش مهمی در فرآیند بهبودی او دارند. آموزش خانواده در مورد نحوه برخورد با فرد در حال ترک، ایجاد محیط حمایتی و کاهش استرسهای خانوادگی میتواند تأثیر زیادی در موفقیت درمان داشته باشد.
۶. سبک زندگی سالم و مهارتهای مقابلهای: تغییر سبک زندگی، یادگیری مهارتهای مدیریت استرس، تمرینهای ذهنآگاهی، ورزش، تغذیه سالم و ایجاد روابط اجتماعی مثبت، همگی از جمله مواردی هستند که میتوانند به حفظ روند بهبودی کمک کنند. بسیاری از افرادی که درگیر اعتیاد بودهاند، نیاز به کشف مجدد علایق و اهداف زندگی خود دارند تا جایگزینهای سالمی برای مصرف مواد پیدا کنند.
یکی از بزرگترین چالشهای درمان اعتیاد، احتمال بازگشت به مصرف است. بازگشت بخشی از فرآیند بهبودی محسوب میشود و نباید بهعنوان شکست تلقی شود. همچنین، بسیاری از افراد معتاد به بیماریهای روانی همراه مانند افسردگی یا اضطراب مبتلا هستند که نیاز به درمان همزمان دارد. مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، فقر و عدم حمایت خانواده نیز میتواند روند درمان را دشوار کند.
در سالهای اخیر، روشهای جدیدی برای کمک به افراد معتاد توسعه یافته است. استفاده از هوش مصنوعی برای شناسایی الگوهای رفتاری مصرفکنندگان، اپلیکیشنهای دیجیتال برای حمایت از افراد در حال ترک و روشهای نوین پزشکی مانند تحریک مغزی غیرتهاجمی، از جمله پیشرفتهایی هستند که میتوانند اثربخشی درمان را افزایش دهند.
درمان اعتیاد یک فرآیند چندمرحلهای است که نیاز به رویکردهای ترکیبی دارد. حمایتهای پزشکی، روانشناختی و اجتماعی، همراه با تغییر سبک زندگی، میتوانند به افراد کمک کنند تا بر این بیماری غلبه کرده و زندگی سالمتری را آغاز کنند. نکته کلیدی در این مسیر، صبر، پشتکار و استفاده از حمایتهای تخصصی است تا فرد بتواند بهطور پایدار از چرخه اعتیاد خارج شود و زندگی جدیدی را آغاز کند.