بسیاری از افرادی که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند، در یک چرخهی بیپایان از جنگیدن با افکار و احساسات خود گرفتار میشوند. آنها بارها تلاش میکنند که مصرف را کنار بگذارند، اما هر بار، وسوسهها، ترسها و خاطرات گذشته آنها را به عقب میکشاند. اینجاست که یک حقیقت مهم خودش را نشان میدهد: راه رهایی، جنگیدن با افکار و احساسات نیست، بلکه پذیرش آنهاست.
پذیرش یعنی اینکه فرد بهجای انکار یا فرار از احساسات منفی خود، آنها را همانطور که هستند ببیند و اجازه دهد که وجود داشته باشند، بدون اینکه رفتارش را کنترل کنند. بسیاری از افراد معتاد، دردهای گذشته، شکستها، شرم یا احساس گناه را تحمل میکنند و برای فرار از این احساسات، به مصرف مواد پناه میبرند. اما اگر بهجای این فرار، یاد بگیریم که این احساسات بخشی از زندگی هستند و بودنشان به معنای ناتوانی ما نیست، دیگر نیازی به مواد برای سرکوب آنها نخواهیم داشت.
وقتی فردی پذیرش را تمرین میکند، به این نقطه میرسد که افکار وسوسهانگیز یا احساسات ناخوشایند، همانند ابری در آسمان هستند؛ میآیند و میروند، اما او مجبور نیست که به دنبالشان برود. این تغییر نگاه باعث میشود که وابستگی به مواد، از یک نیاز غیرقابلکنترل به یک انتخاب تبدیل شود.
یکی از بخشهای مهم در پذیرش، شفافسازی ارزشهای شخصی است. وقتی فرد درک کند که چه چیزهایی در زندگی برایش مهمتر از مصرف مواد است—مثل سلامت، خانواده، روابط دوستانه یا موفقیتهای شخصی—میتواند بر اساس آنها تصمیمگیری کند، نه بر اساس وسوسههای زودگذر.
رهایی از اعتیاد با پذیرش، به این معنا نیست که فرد دیگر هرگز وسوسه نخواهد شد یا هیچوقت احساس ناراحتی نخواهد داشت. بلکه به این معناست که او یاد میگیرد چگونه بدون مصرف مواد، با این احساسات کنار بیاید و زندگی ارزشمندی برای خودش بسازد. در نهایت، آزادی واقعی زمانی بهدست میآید که فرد بهجای فرار از خودش، با تمام جنبههای وجودش روبهرو شود و مسئولیت تغییر را بر عهده بگیرد.
ترک اعتیاد تنها اولین قدم در مسیر رهایی است؛ پس از آن، برای حفظ پاکی و جلوگیری از بازگشت به مصرف، نیاز به یادگیری و تقویت مهارتهایی داریم که به ما کمک کنند زندگی سالم و پایداری بسازیم. در ادامه، چند مهارت کلیدی را بررسی میکنیم که افراد پس از ترک باید روی آنها تمرکز کنند.
وسوسهها طبیعی هستند، اما راههای کنترل آنها هم وجود دارد. شناسایی موقعیتهایی که احتمال لغزش را افزایش میدهند، دوری از افراد و محیطهای پرخطر، و داشتن یک برنامه مشخص برای مواجهه با وسوسهها میتواند در حفظ پاکی بسیار مؤثر باشد.
بسیاری از افراد به دلیل استرس، افسردگی یا احساسات منفی به مواد مخدر روی میآورند. پس از ترک، یادگیری روشهای سالم برای مدیریت استرس مانند ورزش، مدیتیشن، تمرینات تنفسی، و نوشتن احساسات در دفتر روزانه، به افزایش پایداری در مسیر بهبودی کمک میکند.
افراد پس از ترک باید روابط خود را بازنگری کنند. دوری از افراد مصرفکننده، ایجاد روابط حمایتی و نزدیک شدن به خانواده، دوستان و گروههای همیار (مانند NA)، میتواند از لغزش جلوگیری کرده و احساس تعلق را تقویت کند.
زندگی بدون هدف و برنامه، فرد را در معرض خطر بازگشت قرار میدهد. برنامهریزی برای فعالیتهای روزانه، تعیین اهداف کوچک و بزرگ و پیشرفت تدریجی، انگیزه را حفظ کرده و ذهن را مشغول چیزهای مثبت نگه میدارد.
مصرف مواد به بدن و ذهن آسیب میزند. تغذیه سالم، ورزش منظم، خواب کافی و مراقبت از خود به بازسازی جسم و ذهن کمک میکند. همچنین، مراجعه به روانشناس یا مشاور برای حل مشکلات ریشهای، روند بهبودی را تسریع میکند.
بیکاری و نداشتن مهارت شغلی از عوامل بازگشت به مصرف هستند. یادگیری مهارتهای فنی، کارآفرینی، یا اشتغال در محیطهای سالم، احساس استقلال و ارزشمندی را افزایش داده و فرد را از محیطهای پرخطر دور نگه میدارد.
ترک مواد یک مسیر دشوار اما شدنی است. داشتن نگرش مثبت، مرور موفقیتهای گذشته و باور به تواناییهای خود، انگیزهی ادامه راه را افزایش میدهد. یادآوری این نکته که هر روز بدون مواد، یک پیروزی بزرگ است، به فرد کمک میکند در مسیر بهبودی ثابتقدم بماند.
یادت باشه! رهایی از اعتیاد پایان راه نیست، بلکه شروع یک زندگی جدید است. اگر پاکیات برایت مهم است، روی مهارتهایت کار کن و هر روز برای بهتر شدن تلاش کن.
لغزش (Slip) و عود (Relapse) دو مفهوم مهم در فرایند درمان اعتیاد هستند، اما با هم تفاوت دارند:
1. لغزش (Slip): یک مصرف ناگهانی و کوتاهمدت ماده مخدر یا الکل پس از یک دوره پرهیز.معمولاً فرد بلافاصله متوجه اشتباه خود میشود و دوباره به مسیر بهبودی بازمیگردد. لغزش لزوماً به معنای شکست در درمان نیست و میتواند بخشی از فرایند یادگیری و رشد فرد باشد.
2. عود (Relapse) بازگشت کامل و ادامهدار به الگوی مصرف مواد بعد از یک دوره پرهیز. معمولاً به دلیل عدم مدیریت محرکها، فشارهای روانی یا عدم دریافت حمایت مناسب رخ میدهد. عود نشاندهنده این است که فرد به استراتژیهای پیشگیری از بازگشت به مصرف نیاز دارد
تفاوت اصلی
لغزش یک اتفاق مقطعی است، اما عود به معنای بازگشت به الگوی مصرف قبلی است.لغزش معمولاً کنترلشده و کوتاهمدت است، اما عود میتواند فرد را به اعتیاد کامل برگرداند. پس از لغزش، فرد میتواند سریعاً به مسیر درمان بازگردد، اما عود نیاز به مداخله درمانی جدیتری دارد. به همین دلیل، در درمان اعتیاد تأکید زیادی روی مهارتهای پیشگیری از عود و مدیریت لغزش میشود تا از تبدیل آن به عود جلوگیری شود.
در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه از جایگاه خانواده کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی اضافه شده. انتظار از نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز به مدرسه و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است. در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش نیز مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.
۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانشآموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانشآموزان در معرض آسیب (دانشآموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزشهای لازم برای این نوع دانشآموزان.
۳- شناسایی دانشآموزان معتاد، مصرفکننده یا توزیعکننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانشآموزان وارد نیاورد.
۴- فراهمآوردن زمینه اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامههای فرهنگی و تجهیز کتابخانههای مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانشآموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانشآموزان و خانواده آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"
با توجه به بند های شش گانه ای که در آیین نامه در باره ی وظایف آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری مطرح شده است انتظار می رود که این نهاد با جدیت بیشتری در این عرصه وارد شود و از متخصصان و کارشناسان حوزه اعتیاد در درون و بیرون این نهاد کمک بگیرد.چرا که مهمترین فرصت و مکان برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بخصوص اعتیاد مدرسه است. اگر نتوان از شرایط موجود در مدارس برای اجرای برنامه های علمی پیشگیری از اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی استفاده کرد جامعه در آینده نچندان دوری با چالشها و بحران هایی در زمینه ها روبرو می شویم.
این یاداشت درسال 94 در سایت ادنا منتشر شده است.
اعتیاد یک بیماری پیچیده و چندبعدی است که نهتنها بر فرد مصرفکننده، بلکه بر خانواده و جامعه نیز تأثیرات عمیقی دارد. این اختلال رفتاری و زیستی نیازمند درمانی جامع است که شامل رویکردهای پزشکی، روانشناختی و اجتماعی میشود. درمان اعتیاد نهتنها به رهایی از وابستگی جسمی به مواد کمک میکند، بلکه به اصلاح الگوهای فکری، رفتاری و سبک زندگی فرد نیز میپردازد.
۱. سمزدایی (Detoxification): اولین و یکی از مهمترین مراحل درمان، سمزدایی است که به پاکسازی بدن از مواد مخدر کمک میکند. این مرحله معمولاً با علائم ترک همراه است و نیاز به مراقبتهای پزشکی دارد. بسته به نوع ماده مصرفی، ممکن است داروهایی مانند متادون، بوپرنورفین یا نالترکسون برای کاهش علائم تجویز شوند.
۲. درمان دارویی (Medication-Assisted Treatment - MAT): در بسیاری از موارد، استفاده از داروهای کمکی میتواند روند درمان را تسهیل کند. این داروها به کاهش میل به مصرف، جلوگیری از بازگشت و تعدیل علائم ترک کمک میکنند. درمان دارویی معمولاً در کنار مشاورههای روانشناختی استفاده میشود تا اثربخشی بیشتری داشته باشد.
۳. درمانهای روانشناختی و رفتاری: روشهای درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به افراد کمک میکند تا الگوهای منفی فکری و رفتاری مرتبط با مصرف مواد را شناسایی و اصلاح کنند. همچنین، مصاحبه انگیزشی (MI) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به افزایش انگیزه فرد برای ترک و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی کمک میکند.
۴. مشاوره فردی و گروهی: جلسات مشاوره فردی با متخصصان روانشناسی و مشاوره گروهی در قالب جلسات ۱۲ قدمی مانند معتادان گمنام (NA) میتواند حمایت روانی و اجتماعی مؤثری را برای افراد در حال بهبودی فراهم کند. این حمایتها نقش مهمی در جلوگیری از بازگشت به مصرف دارند.
۵. حمایت خانوادگی و اجتماعی: خانواده و اطرافیان فرد معتاد نقش مهمی در فرآیند بهبودی او دارند. آموزش خانواده در مورد نحوه برخورد با فرد در حال ترک، ایجاد محیط حمایتی و کاهش استرسهای خانوادگی میتواند تأثیر زیادی در موفقیت درمان داشته باشد.
۶. سبک زندگی سالم و مهارتهای مقابلهای: تغییر سبک زندگی، یادگیری مهارتهای مدیریت استرس، تمرینهای ذهنآگاهی، ورزش، تغذیه سالم و ایجاد روابط اجتماعی مثبت، همگی از جمله مواردی هستند که میتوانند به حفظ روند بهبودی کمک کنند. بسیاری از افرادی که درگیر اعتیاد بودهاند، نیاز به کشف مجدد علایق و اهداف زندگی خود دارند تا جایگزینهای سالمی برای مصرف مواد پیدا کنند.
یکی از بزرگترین چالشهای درمان اعتیاد، احتمال بازگشت به مصرف است. بازگشت بخشی از فرآیند بهبودی محسوب میشود و نباید بهعنوان شکست تلقی شود. همچنین، بسیاری از افراد معتاد به بیماریهای روانی همراه مانند افسردگی یا اضطراب مبتلا هستند که نیاز به درمان همزمان دارد. مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، فقر و عدم حمایت خانواده نیز میتواند روند درمان را دشوار کند.
در سالهای اخیر، روشهای جدیدی برای کمک به افراد معتاد توسعه یافته است. استفاده از هوش مصنوعی برای شناسایی الگوهای رفتاری مصرفکنندگان، اپلیکیشنهای دیجیتال برای حمایت از افراد در حال ترک و روشهای نوین پزشکی مانند تحریک مغزی غیرتهاجمی، از جمله پیشرفتهایی هستند که میتوانند اثربخشی درمان را افزایش دهند.
درمان اعتیاد یک فرآیند چندمرحلهای است که نیاز به رویکردهای ترکیبی دارد. حمایتهای پزشکی، روانشناختی و اجتماعی، همراه با تغییر سبک زندگی، میتوانند به افراد کمک کنند تا بر این بیماری غلبه کرده و زندگی سالمتری را آغاز کنند. نکته کلیدی در این مسیر، صبر، پشتکار و استفاده از حمایتهای تخصصی است تا فرد بتواند بهطور پایدار از چرخه اعتیاد خارج شود و زندگی جدیدی را آغاز کند.