محمد روزبهانی

جامعه شناس مربی بازیابی مددیار اعتیاد و مربی مهارتهای زندگی

محمد روزبهانی

جامعه شناس مربی بازیابی مددیار اعتیاد و مربی مهارتهای زندگی

بیماری اعتیاد و باورهای جامعه

 اشاره :
شاید در هیچ موضوعی به اندازه ی اعتیاد ،نه حرف برای گفتن داشته باشم و نه تخصص و علاقه!.دلیل آنهم بر می گردد به موضوع پایان نامه کارشناشی ارشدم که در این زمینه بود. در دوره کارشناسی ارشد بیشترین تمرکز پژوهشی من بر موضوع اعتیاد و راههای درمان آن، از جمله راههای گروه درمانی و 12 قدمی بود. چند سال گذشته به شاخه های زیادی از جامعه شناسی سرک کشیدم، اما احساس رضایت ندارم.چیزی که می تواند موجب رضایت خاطرم شود،تمرکز بر موضوع اعتیاد و مطالعه بیشتر درآن است. در این رابطه اولین یاداشتم را در مورد بیماری اعتیاد و نگاه جامعه به آن اختصاص داده ام.
احتمالا بسیاری بر این باورند که در باره ی موضوع اعتیاد بسیار کار شده است و زوایای آن برای همه روشن است! اما به باور من  برعکس است. چیزی که مرا بر این باور بیشتر مصمم می کند، حرفهایی است که نه از مردم عادی بلکه از بسیاری از متخصصین روانشناس و جامعه شناس می شنوم. نگاه بسیاری از این افراد به موضوع اعتیاد و معتاد نگاهی کاملا تک بعدی و تحت تاثیر باورهای غلط شکل گرفته در جامعه است. چند روز پیش با دوست روانشناسی حرف می زدم،بحث به اعتیاد و معتادان کشیده شد،به راحتی با یک جمله خود را راحت کرد، گفت: من از این چیزا خوشم نمی یاد و در این مورد هم نمی خواهم وارد شوم. برایم جالب است که چطور یک روانشناس یا حتی جامعه شناس، آسیب اجتماعی فراگیری به این اهمیت را به کناری نهاده و تمرکزش بر موضوعات بسیار کم اهمیت تر است.  این گونه نگاه ریشه در باورهای غلط بعضی از ما به بیماری اعتیاد دارد. بسیاری از ما هنوز اعتیاد را یک ضعف اخلاقی می دانیم. فکر می کنیم که فرد معتاد کاری غیر اخلاقی انجام می دهد. گناه می کند. هنجار شکنی می کند. باید به عنوان یک مجرم با او برخورد کرد. حتی به راحتی دهها برچسب منفی به شخص معتاد می زنیم. باور اشتباه همین است. متخصصان و شهروندان جامعه ما هنوز هم بیشترشان به این باور نرسیده اند که اعتیاد یک بیماری جسمی و روحی- روانی است، نه یک ضعف اخلاقی و یا یک ناهنجاری اخلاقی! شاید عوارض این بیماری خود را به صورت ناهنجاری های اجتماعی نشان دهد. اما خود بیماری که ناهنجاری  یا ضعف شخصیتی نیست! مگر فردی که بیماری دیابت  یا بیماری قلب دارد دچار ضعف اخلاقی شده است. بهتر است نگاه مان را اینگونه تغییر دهیم که فردی که معتاد ( یعنی بیمار )می شود، هیچگونه جرمی مرتکب نشده است، بلکه بر اثر تفاوت در سیستم جسمی و بخصوص مغزی و روانی به مصرف مواد مخدر واکنش متفاوتی از بقیه نشان می دهد. در ادامه تشدید بیماری اعتیاد، رفتارهای بروز می دهد که در منظر جامعه یا جرم است یا ناهنجاری! اما این فرد معتاد نیست که با آگاهی دست به این اقدامات می زند، بلکه رفتارش پیامد بیماری اعتیاد و مصرف مواد است. مگر در قوانین رفتار فردی که به جنون دچار است برایش عواقب قانونی دارد؟ نه! چرا که بر اساس قوانین، فردی که دچار جنون شده است کنترلی بر رفتار خود ندارد و نمی توان مانند یک فرد عاقل و بالغ محکومش کرد. اعتیاد هم نوعی بیماری است که یک بخش از آن که جنبه ی روانی دارد، به شکلی است که رفتار فرد را کنترل می کند. اگر ما دیگاه مان به اعتیاد  این گونه باشد که اعتیاد یک بیماری است  و فرد معتاد را بیمار بدانیم. آنگاه رفتارمان با اینگونه بیماران تغییر خواهد کرد. درچند سال گذشته در ظاهر و در حد حرف اعتیاد را نوعی بیماری می دانند اما در عمل هنوز حتی روانشناسان،جامعه شناسان و حقوق دانان اینگونه عمل نمی کنند.


این یاداشت اولین بار  11 سال پیش در وبلاگ دیگرمhttps://roozbahany.blogsky.com/1393/08/27/post-111/ منتشر شده است.


مدرسه و ارتباط آن با پیشگیری از اعتیاد!


در جوامع امروزی مدرسه یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نو جوانان است. در گذشته بیشتر خانواده بر رفتار و باورهای فرد تاثیر گذار بود اما امروزه  از جایگاه خانواده  کاسته شده و به نوعی برخی از کارکردهایش را به مدرسه و رسانه ها واگذار نموده.. این اتفاق به نوعی با افزایش میزان آسیبهای اجتماعی همراه بوده است. همزمان با میزان کاهش تاثیر گذاری خانواده در تربیت کودکان و نو جوانان، به میزان آسیبهای اجتماعی  اضافه شده. انتظار از  نهاد هایی همچون آموزش و پرورش ( مدرسه) برای پیشگیری از آسیبها ی اجتماعی نیز رو به افزایش است. در بین آسیبهای اجتماعی، اعتیاد وضعیت ویژه ای  دارد. اعتیاد آسیبی است که نه تنها فرد معتاد را درگیر می کند بلکه  جامعه پییرامونی را نیز با چالش مواجه می نماید. با افزایش میزان اعتیاد در یک جامعه سایر آسیبهای اجتماعی نیز به همان میزان افزایش پیدا می کنند. از جمله فقر، دزدی، قتل،طلاق و غیره. بنابراین با توجه به وضعیت رو به رشد اعتیاد در جامعه و نقش کم تاثیر گذاری خانواده ها در پیشگیری از آن،توجه و تمرکز  به مدرسه  و نقش موثر آن در رابطه با پیشگیری از کاهش آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. در رابطه با پیشگیری از اعتیاد در  مدارس قوانین و آیین نامه هایی تدوین شده  و موجود است. از جمله آیین نامه پیشگیری از اعتیاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه شده و برای نهاد های مختلف وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته است.  در آیین نامه " پیشگیری از اعتیاد ، درمان معتادان به مواد مخدر و حمایت از افراد در معرض خطر"برای آموزش و پرورش  نیز  مسئولیتهایی  در نظر گرفته شده است . در ماده 6 این آیین نامه چنین آمده است:"وزارت آموزش و پرورش موظف است با اتخاذ تدابیر لازم نسبت به اجرای موارد ذیل در وزارتخانه و ادارات تابعه اقدام نماید.
۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانش‌آموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانش‌آموزان در معرض آسیب (دانش‌آموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزش‌های لازم برای این نوع دانش‌آموزان.
۳- شناسایی دانش‌آموزان معتاد، مصرف‌کننده یا توزیع‌کننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانش‌آموزان وارد نیاورد.
۴- فراهم‌آوردن زمینه اجرای برنامه‌‌های آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامه‌های فرهنگی و تجهیز کتابخانه‌های مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانش‌آموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانش‌آموزان و خانواده‌ آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"

۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانش‌آموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانش‌آموزان در معرض آسیب (دانش‌آموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزش‌های لازم برای این نوع دانش‌آموزان.
۳- شناسایی دانش‌آموزان معتاد، مصرف‌کننده یا توزیع‌کننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانش‌آموزان وارد نیاورد.
۴- فراهم‌آوردن زمینه اجرای برنامه‌‌های آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامه‌های فرهنگی و تجهیز کتابخانه‌های مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانش‌آموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانش‌آموزان و خانواده‌ آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"

۱- ارائه و اجرای طرحهایی به منظور پیشگیری از اعتیاد و آلودگی به موادمخدر و افزایش آگاهیهای پرسنل (اداری و آموزشی)، دانش‌آموزان و انجمن اولیاء و مربیان.
۲- شناسایی دانش‌آموزان در معرض آسیب (دانش‌آموزانی که سرپرست یا والدین آنها قاچاقچی، معتاد، زندانی یا فراری هستند) و اتخاذ تدابیر مقتضی نسبت به معرفی آنان به مراجع پیشگیری و حمایتی و در صورت لزوم انجام مشاوره و آموزش‌های لازم برای این نوع دانش‌آموزان.
۳- شناسایی دانش‌آموزان معتاد، مصرف‌کننده یا توزیع‌کننده موادمخدر و اتخاذ تدابیر لازم جهت اقدامات درمانی، حمایتی، تأمینی و قانونی برای آنها.
تبصره: انجام* موارد مذکور باید به نحوی صورت پذیرد تا آسیب روانی و اجتماعی به اینگونه دانش‌آموزان وارد نیاورد.
۴- فراهم‌آوردن زمینه اجرای برنامه‌‌های آموزشی، فرهنگی، تبلیغاتی از طریق مقتضی.
۵- اجرای برنامه‌های فرهنگی و تجهیز کتابخانه‌های مدارس و نیز گسترش مراکز مشاوره برای اوقات فراغت دانش‌آموزان.
۶- تهیه و انتشار بروشورهای تبلیغی به منظور آگاهی دانش‌آموزان و خانواده‌ آنها از اثرات و مضرات اعتیاد"

با توجه به بند های شش گانه ای که در آیین نامه در باره ی وظایف آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری مطرح شده است انتظار می رود که این نهاد با جدیت بیشتری در این عرصه وارد شود و از متخصصان و کارشناسان حوزه اعتیاد در  درون  و بیرون  این نهاد  کمک بگیرد.چرا   که مهمترین فرصت و مکان  برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی  بخصوص اعتیاد  مدرسه است. اگر نتوان از شرایط موجود  در مدارس برای اجرای برنامه های علمی پیشگیری از اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی استفاده کرد جامعه در آینده نچندان دوری  با چالشها و بحران هایی در  زمینه ها روبرو  می شویم. 

     این یاداشت درسال 94 در سایت ادنا منتشر شده است.

عادت یا اعتیاد؟ خط باریکی که باید بشناسیم!

همه ما در زندگی عادت‌هایی داریم؛ مثلاً هر روز صبح بعد از بیدار شدن یک لیوان آب می‌نوشیم، قبل از خواب کتاب می‌خوانیم یا هنگام استرس ناخن‌هایمان را می‌جویم. این رفتارها در طول زمان شکل گرفته‌اند و بعضی از آن‌ها مفید و برخی دیگر ناخوشایندند. آیا می‌توان گفت که هر عادت ناپسندی اعتیاد است؟ تفاوت عادت و اعتیاد دقیقاً مثل تفاوت بین نوشیدن یک فنجان قهوه صبحگاهی و مصرف روزانه چندین لیوان قهوه تا جایی که بدون آن سردرد بگیریم! ۱. کنترل‌پذیری یا وابستگی؟ تصور کنید کسی هر روز صبح بعد از بیدار شدن، عادت دارد پیاده‌روی کند. اگر روزی این کار را انجام ندهد، شاید احساس کند چیزی کم است، اما زندگی‌اش مختل نمی‌شود. اما فردی که به سیگار اعتیاد دارد، اگر چند ساعت بدون آن بماند، دچار استرس، تحریک‌پذیری و حتی علائم جسمی می‌شود. عادت‌ها قابل‌کنترل‌اند، اما اعتیاد معمولاً از کنترل فرد خارج می‌شود. ۲. تأثیر مثبت یا آسیب‌زا؟ عادت‌ها می‌توانند مثبت باشند؛ مثل عادت به مطالعه، ورزش یا نوشیدن آب کافی. اما اعتیاد معمولاً آسیب‌زا است، مثل اعتیاد به قمار که زندگی مالی فرد را به خطر می‌اندازد یا اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی که باعث کاهش تمرکز و بهره‌وری می‌شود. ۳. نیاز جسمی و روانی تفاوت اصلی اینجاست: عادت بیشتر رفتاری است، در حالی که اعتیاد می‌تواند وابستگی جسمی و روانی ایجاد کند. مثلاً فردی که به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد، مغزش دیگر بدون آن ماده نمی‌تواند عملکرد طبیعی داشته باشد، در حالی که ترک یک عادت معمولی مثل خوردن چیپس هنگام تماشای فیلم، تنها کمی اراده می‌خواهد. ۴. ترک کردن چقدر سخت است؟ عادت‌ها را می‌توان با تغییر تدریجی کنار گذاشت. مثلاً اگر عادت داریم هنگام استرس شکلات بخوریم، می‌توانیم آن را با یک میان‌وعده سالم جایگزین کنیم. اما ترک اعتیاد معمولاً با علائم جسمی و روانی سختی همراه است، مثل بی‌قراری، افسردگی یا دردهای جسمانی در ترک مواد مخدر. 
                                

                                
                                    <div class= اعتیاد عادت تفاوت اعتیاد و عادت محمد روزبهانی

مهارت‌های مقابله‌ای برای درمان هم‌وابستگی

هم‌وابستگی یه الگوی رفتاریه که توش فرد بیش از حد خودش رو وقف دیگران می‌کنه و نیازهای خودش رو فراموش می‌کنه. مثلاً ممکنه همیشه در تلاش باشین که بقیه رو راضی نگه دارین، حتی اگه خودتون اذیت بشین. این مقاله بهتون مهارت‌هایی رو یاد می‌ده که بتونین از این چرخه خارج بشین و زندگی سالم‌تری برای خودتون بسازین.

هم‌وابستگی چیست؟

هم‌وابستگی اغلب از تجربه‌های گذشته مثل بزرگ شدن توی خانواده‌ای پرتنش یا رابطه‌ای ناسالم میاد. کسی که هم‌وابسته‌ست، فکر می‌کنه اگه به دیگران کمک نکنه یا اونا رو نجات نده، ارزشی نداره. برای همین، یادگیری مهارت‌های مقابله‌ای می‌تونه مثل یه نردبون باشه که شما رو از این موقعیت بالا بکشه.

مهارت‌های مقابله‌ای کلیدی برای درمان هم‌وابستگی ۱-شناخت خود و نیازها خیلی وقتا هم‌وابسته‌ها نمی‌دونن خودشون چی می‌خوان، چون همیشه به فکر بقیه‌ان. فرض کنین سارا همیشه وقتش رو صرف حل مشکلات برادرش می‌کنه و هیچ وقت به خودش نمی‌رسه. یه روز تصمیم می‌گیره توی یه دفترچه بنویسه: "من امروز چی لازم دارم؟" و می‌فهمه که دلش می‌خواد یه ساعت آروم کتاب بخونه. این کار بهش کمک می‌کنه کم‌کم نیازهاش رو بشناسه. ۲-تمرین تعیین مرزها تعیین مرز یعنی یاد بگیرین کجا باید "نه" بگین. مثلاً محمد همیشه به دوستش رضا اجازه می‌ده هر موقع دلش خواست زنگ بزنه و غر بزنه، حتی نصفه‌شب. یه روز محمد می‌گه: "رضا جان، من بعد از ساعت ۱۰ شب نمی‌تونم صحبت کنم، به استراحتم احتیاج دارم." اولش سخت به نظر می‌آد، ولی اینطوری محمد یاد می‌گیره به خودش احترام بذاره. ۳-مدیریت هیجان‌ها هم‌وابسته‌ها زیاد احساس گناه یا اضطراب دارن. مثلاً لیلا هر وقت به مامانش نمی‌تونه کمک کنه، فکر می‌کنه آدم بدیه. یه روز که این حس می‌آد سراغش، می‌شینه و چند دقیقه نفس عمیق می‌کشه و به خودش می‌گه: "من مسئول خوشحالی همه نیستم." این کار کمکش می‌کنه آروم‌تر بشه و کمتر خودش رو سرزنش کنه. ۴-تقویت استقلال پیدا کردن فعالیت‌هایی که به تنهایی لذت‌بخشه، حس وابستگی رو کم می‌کنه. مثلاً احمد همیشه با دوستاش بیرون می‌رفت و هیچ وقت تنها نبود. یه روز تصمیم می‌گیره عصرها بره پارک و با هدفون موسیقی گوش بده. این کار بهش حس می‌ده که می‌تونه بدون بقیه هم حالش خوب باشه. ۵-جستجوی حمایت صحبت با آدمای درست خیلی مهمه. زهرا که همیشه مشکلات دوست‌پسرش رو به دوش می‌کشید، تصمیم می‌گیره توی یه گروه حمایتی شرکت کنه. اونجا با کسایی مثل خودش آشنا می‌شه و می‌فهمه که تنها نیست. گاهی هم با یه مشاور حرف می‌زنه تا راه‌حل‌های بهتری پیدا کنه. فواید استفاده از این مهارت‌ها اگه سارا، محمد، لیلا، احمد و زهرا این مهارت‌ها رو تمرین کنن، کم‌کم می‌بینن که دیگه لازم نیست برای خوشحال بودن به بقیه وابسته باشن. سارا وقتش رو برای خودش نگه می‌داره، محمد شب‌ها خواب بهتری داره، لیلا کمتر غصه می‌خوره، احمد از تنهایی لذت می‌بره و زهرا روابط سالم‌تری می‌سازه.
درمان هم‌وابستگی مثل یاد گرفتن یه زبان جدیده؛ اولش شاید سخت باشه، ولی با تمرین راه می‌افته. با شناخت خودتون، تعیین مرزها، مدیریت احساسات، تقویت استقلال و گرفتن حمایت، می‌تونین زندگی‌ای بسازین که توش خودتون هم مهم باشین. مثلاً لیلا بعد از چند ماه می‌فهمه که می‌تونه به مامانش کمک کنه، ولی نه به قیمت حال خودش. شما هم می‌تونین از یه تغییر کوچیک شروع کنین!
من را در شبک های اجتماعی( اینستاگرام تلگرام ایتا و ..) با آیدی roozbahani52 می توانید دنبال کنید