محمد روزبهانی

جامعه شناس مربی بازیابی مددیار اعتیاد و مربی مهارتهای زندگی

محمد روزبهانی

جامعه شناس مربی بازیابی مددیار اعتیاد و مربی مهارتهای زندگی

تحمل در اعتیاد چیست؟

تحمل یا تلورانس (Tolerance) به این معناست که بدن فرد بعد از مصرف مکرر یک ماده، دیگر به مقدار کم آن پاسخ نمی‌دهد و برای رسیدن به همان حس اولیه، باید دوز بیشتری مصرف کند. این اتفاق یکی از دلایل اصلی پیشرفت اعتیاد است.
وقتی فرد برای اولین بار یک ماده را مصرف می‌کند، مغز به آن واکنش نشان می‌دهد و باعث ایجاد حس لذت یا آرامش می‌شود. اما با گذشت زمان، مغز به این ماده عادت می‌کند و دیگر همان اثر را ایجاد نمی‌کند. در نتیجه، فرد مجبور می‌شود مقدار بیشتری مصرف کند تا دوباره همان احساس را تجربه کند.
تحمل انواع مختلفی دارد. تحمل دارویی زمانی اتفاق می‌افتد که بدن یاد می‌گیرد ماده را سریع‌تر پردازش کند و اثر آن کمتر شود. تحمل رفتاری وقتی رخ می‌دهد که فرد حتی با مصرف ماده زیاد، همچنان بتواند عملکرد طبیعی خود را حفظ کند (مثلاً یک الکلی که به نظر هوشیار می‌رسد). تحمل متقاطع هم زمانی اتفاق می‌افتد که مصرف یک ماده، حساسیت بدن را نسبت به ماده‌ای دیگر کاهش دهد (مثل کسی که به هروئین عادت کرده و حالا به مورفین هم بی‌تفاوت شده است).
تحمل خیلی خطرناک است، چون باعث می‌شود فرد به طور مداوم دوز مصرفی را بالا ببرد. این کار می‌تواند منجر به اور دوز (Overdose) شود که حتی ممکن است کشنده باشد. علاوه بر این، وقتی فرد به ماده‌ای تحمل پیدا می‌کند، اگر مصرف را کاهش دهد یا قطع کند، دچار علائم ترک مثل لرزش، اضطراب، افسردگی و بی‌قراری می‌شود.
برای درمان و کنترل تحمل، روش‌هایی مثل کاهش تدریجی مصرف، دارودرمانی و رفتاردرمانی شناختی (CBT) پیشنهاد می‌شود. هدف این است که فرد یاد بگیرد بدون وابستگی به مواد، زندگی سالم‌تری داشته باشد.
تحمل یعنی اینکه بدنت فریبت می‌دهد و می‌گوید "بیشتر مصرف کن"، اما در واقع تو را به سمت وابستگی و آسیب بیشتر می‌کشاند. هوشیار باش!
#تحمل
#تلورانس

تفاوت لغزش و عود در بیماری اعتیاد!

لغزش (Slip) و عود (Relapse) دو مفهوم مهم در فرایند درمان اعتیاد هستند، اما با هم تفاوت دارند:

1. لغزش (Slip): یک مصرف ناگهانی و کوتاه‌مدت ماده مخدر یا الکل پس از یک دوره پرهیز.معمولاً فرد بلافاصله متوجه اشتباه خود می‌شود و دوباره به مسیر بهبودی بازمی‌گردد. لغزش لزوماً به معنای شکست در درمان نیست و می‌تواند بخشی از فرایند یادگیری و رشد فرد باشد. 

2. عود (Relapse) بازگشت کامل و ادامه‌دار به الگوی مصرف مواد بعد از یک دوره پرهیز. معمولاً به دلیل عدم مدیریت محرک‌ها، فشارهای روانی یا عدم دریافت حمایت مناسب رخ می‌دهد. عود نشان‌دهنده این است که فرد به استراتژی‌های پیشگیری از بازگشت به مصرف نیاز دارد 

تفاوت اصلی

لغزش یک اتفاق مقطعی است، اما عود به معنای بازگشت به الگوی مصرف قبلی است.لغزش معمولاً کنترل‌شده و کوتاه‌مدت است، اما عود می‌تواند فرد را به اعتیاد کامل برگرداند. پس از لغزش، فرد می‌تواند سریعاً به مسیر درمان بازگردد، اما عود نیاز به مداخله درمانی جدی‌تری دارد. به همین دلیل، در درمان اعتیاد تأکید زیادی روی مهارت‌های پیشگیری از عود و مدیریت لغزش می‌شود تا از تبدیل آن به عود جلوگیری شود.



بیماری اعتیاد و باورهای جامعه

 اشاره :
شاید در هیچ موضوعی به اندازه ی اعتیاد ،نه حرف برای گفتن داشته باشم و نه تخصص و علاقه!.دلیل آنهم بر می گردد به موضوع پایان نامه کارشناشی ارشدم که در این زمینه بود. در دوره کارشناسی ارشد بیشترین تمرکز پژوهشی من بر موضوع اعتیاد و راههای درمان آن، از جمله راههای گروه درمانی و 12 قدمی بود. چند سال گذشته به شاخه های زیادی از جامعه شناسی سرک کشیدم، اما احساس رضایت ندارم.چیزی که می تواند موجب رضایت خاطرم شود،تمرکز بر موضوع اعتیاد و مطالعه بیشتر درآن است. در این رابطه اولین یاداشتم را در مورد بیماری اعتیاد و نگاه جامعه به آن اختصاص داده ام.
احتمالا بسیاری بر این باورند که در باره ی موضوع اعتیاد بسیار کار شده است و زوایای آن برای همه روشن است! اما به باور من  برعکس است. چیزی که مرا بر این باور بیشتر مصمم می کند، حرفهایی است که نه از مردم عادی بلکه از بسیاری از متخصصین روانشناس و جامعه شناس می شنوم. نگاه بسیاری از این افراد به موضوع اعتیاد و معتاد نگاهی کاملا تک بعدی و تحت تاثیر باورهای غلط شکل گرفته در جامعه است. چند روز پیش با دوست روانشناسی حرف می زدم،بحث به اعتیاد و معتادان کشیده شد،به راحتی با یک جمله خود را راحت کرد، گفت: من از این چیزا خوشم نمی یاد و در این مورد هم نمی خواهم وارد شوم. برایم جالب است که چطور یک روانشناس یا حتی جامعه شناس، آسیب اجتماعی فراگیری به این اهمیت را به کناری نهاده و تمرکزش بر موضوعات بسیار کم اهمیت تر است.  این گونه نگاه ریشه در باورهای غلط بعضی از ما به بیماری اعتیاد دارد. بسیاری از ما هنوز اعتیاد را یک ضعف اخلاقی می دانیم. فکر می کنیم که فرد معتاد کاری غیر اخلاقی انجام می دهد. گناه می کند. هنجار شکنی می کند. باید به عنوان یک مجرم با او برخورد کرد. حتی به راحتی دهها برچسب منفی به شخص معتاد می زنیم. باور اشتباه همین است. متخصصان و شهروندان جامعه ما هنوز هم بیشترشان به این باور نرسیده اند که اعتیاد یک بیماری جسمی و روحی- روانی است، نه یک ضعف اخلاقی و یا یک ناهنجاری اخلاقی! شاید عوارض این بیماری خود را به صورت ناهنجاری های اجتماعی نشان دهد. اما خود بیماری که ناهنجاری  یا ضعف شخصیتی نیست! مگر فردی که بیماری دیابت  یا بیماری قلب دارد دچار ضعف اخلاقی شده است. بهتر است نگاه مان را اینگونه تغییر دهیم که فردی که معتاد ( یعنی بیمار )می شود، هیچگونه جرمی مرتکب نشده است، بلکه بر اثر تفاوت در سیستم جسمی و بخصوص مغزی و روانی به مصرف مواد مخدر واکنش متفاوتی از بقیه نشان می دهد. در ادامه تشدید بیماری اعتیاد، رفتارهای بروز می دهد که در منظر جامعه یا جرم است یا ناهنجاری! اما این فرد معتاد نیست که با آگاهی دست به این اقدامات می زند، بلکه رفتارش پیامد بیماری اعتیاد و مصرف مواد است. مگر در قوانین رفتار فردی که به جنون دچار است برایش عواقب قانونی دارد؟ نه! چرا که بر اساس قوانین، فردی که دچار جنون شده است کنترلی بر رفتار خود ندارد و نمی توان مانند یک فرد عاقل و بالغ محکومش کرد. اعتیاد هم نوعی بیماری است که یک بخش از آن که جنبه ی روانی دارد، به شکلی است که رفتار فرد را کنترل می کند. اگر ما دیگاه مان به اعتیاد  این گونه باشد که اعتیاد یک بیماری است  و فرد معتاد را بیمار بدانیم. آنگاه رفتارمان با اینگونه بیماران تغییر خواهد کرد. درچند سال گذشته در ظاهر و در حد حرف اعتیاد را نوعی بیماری می دانند اما در عمل هنوز حتی روانشناسان،جامعه شناسان و حقوق دانان اینگونه عمل نمی کنند.


این یاداشت اولین بار  11 سال پیش در وبلاگ دیگرمhttps://roozbahany.blogsky.com/1393/08/27/post-111/ منتشر شده است.